دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران از مقاطع تاریخی پر ارج و البته به یادمانی کشورمان به شمار میرود؛ نهضتی که اساساً به منظور استیفای حقوق از دست رفته ملت ایران از کشور استعماری بریتانیا آغاز شد و با ملی شدن نهایی صنعت نفت ایران به اوج خود رسید. اما مجموعه علل و عوامل تلخی که عمدتاً از مداخلات و تجاوزکاریهای کشورهای انگلستان و آمریکا نشأت میگرفت و توطئههای پیدا و پنهان عوامل داخلی استبداد و استعمار خارجی بر آن دامن میزد موجبات زودهنگام پایان دوران شیرین نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران را فراهم آورد. در این میان البته بروز اختلاف میان رهبران نهضت (که به ویژه پس از آغاز نخستوزیری دکتر مصدق روندی تدریجی ولی مداوم را پیموده بود) بیش از پیش دشمنان خارجی و داخلی نهضت را به ائتلاف شومی که در سر میپرورانیدند نزدیکتر ساخت و نهایتاً پس از ماهها توطئه کشورهای انگلیس و آمریکا و عوامل داخلی آنان، آن «کودتای سیاه» در 28 مرداد 1332 بار دیگر امید مردم کشور را به یأس تبدیل کرد و طلیعه سالیان طولانی تباهی و فساد در عرصه کشور شد. کرمیت روزولت از طراحان اصلی کودتای 28 مرداد و مجری و کارگردان مشترک دو کشور آمریکا و انگلیس در جریان وقوع این کودتای سیاه بعدها طی خاطرات خود به نقش دو کشور انگلیس و آمریکا در وقوع کودتای 28 مرداد 1332 چنین اشاره کرد:
ادامه مطلب ...گسترش دامنه فعالیت ها در داخل و خارج از کشور
از هفته نخست آبان ماه زمزمه هایی مبنی بر برپایی اعتصاب عمومی در بازار و برگزاری تظاهرات مجدد اعتراض آمیز در دانشگاه و به صورت پراکنده در جای جای شهر بر ضد اقدامات دولت زاهدی در پایتخت به گوش می رسید. شایعه انجام اعتصاب از سوی رانندگان وسایط نقلیه به ویژه شرکت واحد اتوبوسرانی و تعطیلی کار برخی کسبه عمومی نیز قوت گرفت. از این رو فرمانداری نظامی تهران با صدور اطلاعیه ای ضمن هشدار نسبت به عواقب انجام هر گونه تحرک و فعل و انفعالی علیه حکومت، اصناف و بازاریان را از برگزاری هر گونه اعتصاب برحذر داشت.
نیمه دوم آبان ماه آبستن حوادث مهم و حساسی بود. در 17 آبان، محاکمه دکتر مصدق، نخست وزیر و سرتیپ تقی ریاحی، دردادگاه نظامی ارتش در سلطنت آباد آغاز شد. مقارن آغاز به کار محکمه نخست وزیر دولت ملی، تحرکات طیف رودرروی دولت و مخالفان حکومت کودتا، افزایش یافت. همزمان با اوجگیری فزاینده اعتراض های داخلی، دانشجویان و اپوزوسیون خارج از کشور نیز دست به فعالیت گسترده بر ضد دولت دست نشانده سرلشکر زاهدی زدند. هرچند این جوش و خروش از فردای کودتا شروع شده بود، لیک اندک اندک شدت گرفت و با آغاز به کار محاکمه فرمایشی دکتر مصدق به اوج خود رسید و مقالات انتقادی متنوع و متعددی بر ضد دولت نظامی در نشریات گوناگون خارج از کشور، به ویژه در فرانسه و آلمان به چاپ می رسید.
افزایش چشمگیر فعالیت های سیاسی دانشجویان مقیم خارج از کشور، خشم کارگزاران حاکمیت پهلوی دوم را برانگیخت. از این رو از سوی دولت، دستورالعمل هایی به منظور پیشگیری از گسترش دامنه این اعتراض ها خطاب به وزارتخانه ها و نمایندگی های خارج از کشور فرستاده شد. بر طبق مفاد این بخشنامه، نمایندگی های مقیم خارج از کشور موظف شدند به دانشجویان اطلاع دهند که در صورت هر گونه مشارکت و همراهی در فعالیت های ضد دولتی، با آنها برخورد می شود. قطع ارز ارسالی از ایران، ندادن روادید سفر، حتی ابطال گذرنامه و انواع تضییقات دیگر بخشی از این محرومیت ها بود.
با آغاز دادگاه دکتر مصدق، بر میزان خبرهای مرتبط با برپایی تظاهرات و اعتصاب در سطح شهر افزوده می شد. این بار همه موضوع را مهم قلمداد کردند. مخالفان حاکمیت برای راه اندازی موج جدیدی از مخالفت ها بر ضد حکومت نظامی عزم خود را جزم کرده بودند. به نظر می رسد مقامات دولتی نیز این مرتبه اقدامات مخالفان را بلوف تصور نکردند و به منظور پیشگیری و ممانعت از تحقق طرح های مخالفان
ادامه مطلب ...